دلارا

جذاب ترین اشعار بانوی دوست داشتنی دل آرا شرکا

دلارا

جذاب ترین اشعار بانوی دوست داشتنی دل آرا شرکا

دلارا _ شرکا _ شاعر زن ایرانی _ Iranian female poet Delara Shoraka



 Iranian female poet Delara Shoraka

 شاعر زن ایرانی
دلارا شرکا


تو همان نسیم عشقی

که رسیدی به من

در آن زمستان عاطفه ها

تو همان بهاری

 که گرما بخشیدی

به قلب من تنها

در آن سرما

تو زمزمه کردی

عشق را

در روح دل آرا

( دل آرا شرکاء )



دلارا شرکا شاعر زن ایرانی
شعر ناب دل آرا شرکا
شعر عاشقانه دل آرا شرکا
ویدیو دکلمه دلارا شرکا
شاعر زن معاصر دلارا شرکا

ahuv ck hdvhkd nghvh av;h , nghvh av;h ahuv ck luhwv hdvhk , ahuv nghvh av;h , nghvh, auv khf nghvh av;h , auv uharhki , cdfh nghvh av;h , ,dnd, n;gli nghvh av;h

دلارا _ شرکا _ شاعر زن ایرانی

چه نفس گیر بود

آن مسابقه

میان عشق و عقل

گهی پیروز بود عشق

و گهی عقل

گهی می تاختند

 هر دو با هم

 بر من بیچاره عشق

هنوز دل آرا می نگرد

به آن مسابقه

نفس گیر و هیجان انگیز

میان عشق و عقل

( دل آرا شرکاء )

 

 

در آن رنگ زیبای

شکوفه های بهاری

دیدم زندگی را

خوشرنگ و دل آرا

وه که چه زیبایی زندگی

وه که چه دل آرایی زندگی

(دل آرا شرکاء )

چه نفس گیر بود

آن مسابقه

میان عشق و عقل

گهی پیروز بود عشق

و گهی عقل

گهی می تاختند

 هر دو با هم

 بر من بیچاره عشق

هنوز دل آرا می نگرد

به آن مسابقه

نفس گیر و هیجان انگیز

میان عشق و عقل

( دل آرا شرکاء )

 

 در آن رنگ زیبای

شکوفه های بهاری

دیدم زندگی را

خوشرنگ و دل آرا

وه که چه زیبایی زندگی

وه که چه دل آرایی زندگی

(دل آرا شرکاء )



شاعر زن ایرانی
شاعر زن ایرانی بانو دلارا شرکا
دلارا
دلارا شرکا
شاعر زن معاصر دلارا شرکا
شعر عاشقانه احساسی دلارا شرکا
شاعر زن دلارا شرکا
delara shoraka
delara
nghvh

دلارا _ شرکا _ شاعر زن معاصر

 

در دستانم بود روزنامه ای

نوشته بود در بالای صفحه

روز جهانی لغو برده داری

بود در زیر آن متن

چند عکس تأثرانگیز

با دیدن آن صحنه ها

اشکم فرو ریخت

دیدم چهره بَرده گانی

از کشورهای گوناگون

که خورده بودند فریب

و ربوده شده بودند

با زور و تهدید

گمارده بودند آنها را

در کارهای سخت و اجباری

در معدن و کارخانه

یا که گدایی و ازدواج اجباری

در دنیای مدرن امروز

چنین ظلمی

جای تعجب داشت

غمگین شد دلم به حال آن

نگون بختان سیه روز

تسکین دادم دلم را

و گفتم دل آرا

شاید که فردا

تمام مردم دنیا

جمع شدند و یک صدا

برکندن ریشه

ظلم و ستم را از دنیا

( دل آرا شرکاء )

2 مرداد

23 اوت ( آگوست )

  


که گیرد دست او

اویی که رنج می کشد

از حوادث رفته بر او

اویی که درمانده است

در جنگ و خشونت

یا که در قحطی و مصیبت

یا که در بلایای طبیعی ،

آیا شیردلی هست ؟

آیا انسانی پیدا می شود ؟

چشمان پر از انتظارش

هنوز می جوید

نجات دهنده خویش را

او حتما می آید

در لباس یک بشردوست

صلیب سرخ و هلال احمر

یا یک ناجی آتش نشان

یا در پوشش اورژانس

یا که در لباسی ... دل آرا ... می آید

او که گذشته است از راحتی

و آسایش و زندگی خود

دراز میکند ، دستان پر مهرش را

و می گیرد دستان تو را

تویی که گرفتار شدی

در حادثه و مصیبت روزگار

( دل آرا شرکاء )


در دستانم بود روزنامه ای

نوشته بود در بالای صفحه

روز جهانی لغو برده داری

بود در زیر آن متن

چند عکس تأثرانگیز

با دیدن آن صحنه ها

اشکم فرو ریخت

دیدم چهره بَرده گانی

از کشورهای گوناگون

که خورده بودند فریب

و ربوده شده بودند

با زور و تهدید

گمارده بودند آنها را

در کارهای سخت و اجباری

در معدن و کارخانه

یا که گدایی و ازدواج اجباری

در دنیای مدرن امروز

چنین ظلمی

جای تعجب داشت

غمگین شد دلم به حال آن

نگون بختان سیه روز

تسکین دادم دلم را

و گفتم دل آرا

شاید که فردا

تمام مردم دنیا

جمع شدند و یک صدا

برکندن ریشه

ظلم و ستم را از دنیا

( دل آرا شرکاء )

2 مرداد

23 اوت ( آگوست )

  

 

که گیرد دست او

اویی که رنج می کشد

از حوادث رفته بر او

اویی که درمانده است

در جنگ و خشونت

یا که در قحطی و مصیبت

یا که در بلایای طبیعی ،

آیا شیردلی هست ؟

آیا انسانی پیدا می شود ؟

چشمان پر از انتظارش

هنوز می جوید

نجات دهنده خویش را

او حتما می آید

در لباس یک بشردوست

صلیب سرخ و هلال احمر

یا یک ناجی آتش نشان

یا در پوشش اورژانس

یا که در لباسی ... دل آرا ... می آید

او که گذشته است از راحتی

و آسایش و زندگی خود

دراز میکند ، دستان پر مهرش را

و می گیرد دستان تو را

تویی که گرفتار شدی

در حادثه و مصیبت روزگار

( دل آرا شرکاء )


شاعر زن معاصر
دلارا
دلارا شرکا
شاعر زن معاصر دلارا شرکا
شعر ناب بانو دلارا شرکا
شاعر زن دلارا شرکا
delara shoraka
delara
auv nghvh av;h
شاعر زن محبوب بانو دلارا شرکا

دلارا _ شرکا _ شاعر معاصر

نشسته بودیم

گرداگرد تلویزیون

که ناگاه پخش شد

این خبر از تلویزیون

به گزارش خبرنگار ما

در ادامه از جلوی دیدگان ما

می گذشت تصاویری از یک فاجعه

مردمان را می دیدیم بی سرپناه

در ویرانه ای خراب

صدمه دیده بودند

آن مردمان شک زده

در آن مصیبت و غم

عزیزان از دست رفته

لحظه به لحظه

گزارش می داد خبرنگار

از احتیاجات آن مردم گرفتار

او بود دوشادوش مددرسانان

آتش نشان و هلال احمر و اورژانس

در آن منطقه که نبود هیچ امکاناتی

آنها بودند در تلاطم و نجات انسانهای بیگناه

کلمه انسانیت در این لحظه

برایم شد معنا

با کدامین واژه می توان

تقدیر کرد از شما انسان های

پر از مهر و فداکار و دل آرا

فقط می توانم بگویم

تو را سپاس

ای انسان نیک سرشت

شما را با جوهره ای

از طلا باید نوشت .

( دل آرا شرکاء )

17 مرداد

 

به مناسبت روز جهانی خانواده

چشمانم گشوده شد

در آغوش خانواده ای

پر از مهر

من پرورده شدم

در دامان خانواده ای

پر از عشق

پر از ایثار و تلاش و مشوق

من اکنون میبینم

جهانم را دل آرا

در امنیت و صلح و صفا

دنیای من روشن است

چون دارم خانواده ای

خوب و دل آرا

( دل آرا شرکاء )

25 مرداد

15 مه _ 25 اردیبهشت

نشسته بودیم

گرداگرد تلویزیون

که ناگاه پخش شد

این خبر از تلویزیون

به گزارش خبرنگار ما

در ادامه از جلوی دیدگان ما

می گذشت تصاویری از یک فاجعه

مردمان را می دیدیم بی سرپناه

در ویرانه ای خراب

صدمه دیده بودند

آن مردمان شک زده

در آن مصیبت و غم

عزیزان از دست رفته

لحظه به لحظه

گزارش می داد خبرنگار

از احتیاجات آن مردم گرفتار

او بود دوشادوش مددرسانان

آتش نشان و هلال احمر و اورژانس

در آن منطقه که نبود هیچ امکاناتی

آنها بودند در تلاطم و نجات انسانهای بیگناه

کلمه انسانیت در این لحظه

برایم شد معنا

با کدامین واژه می توان

تقدیر کرد از شما انسان های

پر از مهر و فداکار و دل آرا

فقط می توانم بگویم

تو را سپاس

ای انسان نیک سرشت

شما را با جوهره ای

از طلا باید نوشت .

( دل آرا شرکاء )

17 مرداد

 

به مناسبت روز جهانی خانواده

چشمانم گشوده شد

در آغوش خانواده ای

پر از مهر

من پرورده شدم

در دامان خانواده ای

پر از عشق

پر از ایثار و تلاش و مشوق

من اکنون میبینم

جهانم را دل آرا

در امنیت و صلح و صفا

دنیای من روشن است

چون دارم خانواده ای

خوب و دل آرا

( دل آرا شرکاء )

25 مرداد

15 مه _ 25 اردیبهشت

شاعر معاصر
شاعر معاصر دلارا شرکا
دلارا
دلارا شرکا
delara shoraka
delara
nghvh
شعر عاشقانه احساسی دلارا شرکا
شاعر زن معاصر دلارا شرکا
شعر نو بانو دلارا شرکا

دلارا _ شرکا _ شاعر شعر نو


در دشتی افسوس برانگیز

بریده دیدم پیکر

درختان دل انگیز

می کشیدند و می بردند

الوارهای آن درختان نگون بخت

با قصاوت و نادانی مضاعف

شیره ای سرخ رنگ

جاری بود از تنه یکی از آنها

آن خون سرخ رنگ

داشت فریادی بی صدا

بی شک هر که برید درختی زیبا

او را کشته است در دنیا

دستی کشیدم

بر روی آن تنه نازنین درخت

دستانم آغشته شد

به شیره خونی رنگ

با آن شیره خونین درخت

نوشتم از آن ظلمی که بر او رفت

من میکارم درختی چون تو دل آرا

که سرمست کند همه دل ها را

نگهدار توأم ای درخت زیبا

تا که تو را به سپارم به نسل فردا

( دل آرا شرکاء )



در دشتی افسوس برانگیز

بریده دیدم پیکر

درختان دل انگیز

می کشیدند و می بردند

الوارهای آن درختان نگون بخت

با قصاوت و نادانی مضاعف

شیره ای سرخ رنگ

جاری بود از تنه یکی از آنها

آن خون سرخ رنگ

داشت فریادی بی صدا

بی شک هر که برید درختی زیبا

او را کشته است در دنیا

دستی کشیدم

بر روی آن تنه نازنین درخت

دستانم آغشته شد

به شیره خونی رنگ

با آن شیره خونین درخت

نوشتم از آن ظلمی که بر او رفت

من میکارم درختی چون تو دل آرا

که سرمست کند همه دل ها را

نگهدار توأم ای درخت زیبا

تا که تو را به سپارم به نسل فردا

( دل آرا شرکاء )


در دشتی افسوس برانگیز

بریده دیدم پیکر

درختان دل انگیز

می کشیدند و می بردند

الوارهای آن درختان نگون بخت

با قصاوت و نادانی مضاعف

شیره ای سرخ رنگ

جاری بود از تنه یکی از آنها

آن خون سرخ رنگ

داشت فریادی بی صدا

بی شک هر که برید درختی زیبا

او را کشته است در دنیا

دستی کشیدم

بر روی آن تنه نازنین درخت

دستانم آغشته شد

به شیره خونی رنگ

با آن شیره خونین درخت

نوشتم از آن ظلمی که بر او رفت

من میکارم درختی چون تو دل آرا

که سرمست کند همه دل ها را

نگهدار توأم ای درخت زیبا

تا که تو را به سپارم به نسل فردا

( دل آرا شرکاء )

شاعر شعر نو
شاعر شعر نو بانو دلارا شرکا
دلارا
دلارا شرکا
شاعر زن معاصر دلارا شرکا
شاعر معاصر دلارا شرکا
delara shoraka
delara
nghvh

دلارا _ شرکا _ شاعرانه های ناب

ایرانم ای وطنم

می کشمت به زیبایی

می بینمت در شکوفایی

در خاک ارزشمند تو

می تپد هشتاد میلیون قلب ایرانی

هم غنی و وسیع و دل آرایی

هم شکوهمند و سزاواری

ایران ای همه شکوه و افتخار من

همیشه باشی برقرار

همیشه باشی در اقتدار

( دل آرا شرکاء )


 

بودم در خواب و اغماء

به ناگه مرا خواند صدایی ظریف و زیبا

بگفت که من پرستار توأم امشب

بر بالین توأم امشب

تا که تو به خود آیی به سلامت ، امشب

باز اغماء مرا با خود برد به رویا

دوباره مرا به خود آورد

صدایی با محبت و گیرا

جویای حالم شد با احساسی زیبا

آرام گشودم لبهایم لرزانم

و گفتم خوبم

بگفت پزشکم به آرامی

که شب گذشته است از نیمه

خبردار احوال تو شدم در خانه

سراسیمه خود را رساندم به بالین تو

دوباره محو شد تصویر و صدای او

پزشک و پرستارم بودند در تکاپو

بعد از ساعت ها در اغماء

همان صدای زیبا خواند مرا

آرام گشودم دو چشمم را

دوباره سلام می کرد زندگی

با آن شور و عشق همیشگی

هم اکنون می نویسم

از تو پزشک یگانه دلسوز

 و از تو پرستار نمونه جان سوز

جان تازه گرفت دل آرا

از عشق و تلاش شما

سپاس ای مهربان پزشک م

سپاس ای نازنین پرستارم

( دل آرا شرکاء )


ایرانم ای وطنم

می کشمت به زیبایی

می بینمت در شکوفایی

در خاک ارزشمند تو

می تپد هشتاد میلیون قلب ایرانی

هم غنی و وسیع و دل آرایی

هم شکوهمند و سزاواری

ایران ای همه شکوه و افتخار من

همیشه باشی برقرار

همیشه باشی در اقتدار

( دل آرا شرکاء )

 

بودم در خواب و اغماء

به ناگه مرا خواند صدایی ظریف و زیبا

بگفت که من پرستار توأم امشب

بر بالین توأم امشب

تا که تو به خود آیی به سلامت ، امشب

باز اغماء مرا با خود برد به رویا

دوباره مرا به خود آورد

صدایی با محبت و گیرا

جویای حالم شد با احساسی زیبا

آرام گشودم لبهایم لرزانم

و گفتم خوبم

بگفت پزشکم به آرامی

که شب گذشته است از نیمه

خبردار احوال تو شدم در خانه

سراسیمه خود را رساندم به بالین تو

دوباره محو شد تصویر و صدای او

پزشک و پرستارم بودند در تکاپو

بعد از ساعت ها در اغماء

همان صدای زیبا خواند مرا

آرام گشودم دو چشمم را

دوباره سلام می کرد زندگی

با آن شور و عشق همیشگی

هم اکنون می نویسم

از تو پزشک یگانه دلسوز

 و از تو پرستار نمونه جان سوز

جان تازه گرفت دل آرا

از عشق و تلاش شما

سپاس ای مهربان پزشک م

سپاس ای نازنین پرستارم

( دل آرا شرکاء )

شاعرانه های ناب
شاعرانه های ناب بانو دلارا شرکا
دلارا
دلارا شرکا
شعر ناب بانو دلارا شرکا
شعر عاشقانه احساسی دلارا شرکا
delara shoraka
delara
nghvh av;'h
شاعر زن معاصر دلارا شرکا

دلارا _ شرکا _ اشعار ناب

 


آتش نشان ای مرد مهربان

آتش نشان ای همره خوبان

آتش نشان

ای ایثارگر گذشته از جان

آتش نشان

ای پیشرو در سیلاب حوادث

آتش نشان

ای ناجی آسیب دیدگان

آتش نشان

ای مظهر ایثارگران

آتش نشان

قلب من دارد از مهر تو نشان

آتش نشان

تن تو باد سلامت

ی مرد با شرافت

که هست وجودت زیبا

و دل آرای انسانیت

( دل آرا شرکاء )



آن شب دل آرا و عاشقانه

چه زیبا بود و لبریز از ترانه

آن دعوت زیبای تو

به شامی عاشقانه

بود بهانه ای

برای دیداری عاشقانه

در آن ثانیه های مدت صرف شام

چشمان تو بود برمن

چه تحسین برانگیز و عاشقانه

من احساس میکردم

 تو را با تمام وجود

ای عشق رنگین از ترانه

( دل آرا شرکاء )

 

 

آتش نشان ای مرد مهربان

آتش نشان ای همره خوبان

آتش نشان

ای ایثارگر گذشته از جان

آتش نشان

ای پیشرو در سیلاب حوادث

آتش نشان

ای ناجی آسیب دیدگان

آتش نشان

ای مظهر ایثارگران

آتش نشان

قلب من دارد از مهر تو نشان

آتش نشان

تن تو باد سلامت

ی مرد با شرافت

که هست وجودت زیبا

و دل آرای انسانیت

( دل آرا شرکاء )

 


آن شب دل آرا و عاشقانه

چه زیبا بود و لبریز از ترانه

آن دعوت زیبای تو

به شامی عاشقانه

بود بهانه ای

برای دیداری عاشقانه

در آن ثانیه های مدت صرف شام

چشمان تو بود برمن

چه تحسین برانگیز و عاشقانه

من احساس میکردم

 تو را با تمام وجود

ای عشق رنگین از ترانه

( دل آرا شرکاء )

 






اشعار ناب
اشعار ناب بانو دلارا شرکا
دلارا
دلارا شرکا
شعر ناب بانو دلارا شرکا
شاعر زن معاصر دلارا شرکا
شاعر زن محبوب بانو دلارا شرکا
شعر نو بانو دلارا شرکا
delara shoraka
delara