-
دلارا _ شرکا _ شعر عاشقانه کوتاه
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1400 05:21
در افکار منی ای نازنین تنها در رویای منی ای نازنین تنها نقش بست چهره و قامت تو بر لوح ذهنم ای نازنین بگو مرکب عشق را صدا زنید هم با هلهله و بانگ فریاد زنید که تو دل آرا مم شدی ای نازنین ( دل آرا شرکاء ) شعر عاشقانه کوتاه دلارا شرکا شعر ناب دل آرا شرکا delara shoraka اشعار ناب بانو دل آرا شرکا شاعرانه کوتاه دل آرا شرکا...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر زن ایرانی _ Iranian female poet Delara Shoraka
سهشنبه 19 اسفندماه سال 1399 22:29
Iranian female poet Delara Shoraka شاعر زن ایرانی دلارا شرکا تو همان نسیم عشقی که رسیدی به من در آن زمستان عاطفه ها تو همان بهاری که گرما بخشیدی به قلب من تنها در آن سرما تو زمزمه کردی عشق را در روح دل آرا ( دل آرا شرکاء ) دلارا شرکا شاعر زن ایرانی شعر ناب دل آرا شرکا شعر عاشقانه دل آرا شرکا ویدیو دکلمه دلارا شرکا...
-
دلارا _ شرکا _ شعر عاشقانه احساسی دلارا شرکا
سهشنبه 21 بهمنماه سال 1399 05:02
تو می گفتی تو بر قلب سنگم اشاره رفتی تو بشکستی آن شیشه غرور فاصله ها همراه تو خواهم بود ای عشق دل آرا ( دل آرا شرکاء ) شاعر محبوب زن ایرانی دل ارا شرکا شعر عاشقانه احساسی دلارا شرکا شعر ناب بانو دلارا شرکا شعر نو دلاراشرکا سروده زیبا دلارا شرکا کلیپ عاشقانه دلارا شرکا delara shoraka ahuv ck nghvh av;h
-
شاعر زن _ دلارا _ شرکا
پنجشنبه 11 دیماه سال 1399 05:43
دل من گرم است به نسیم دل آرای کوه هایت دل من گرم است به نسیم دریاچه های زیبایت دل من گرم است به خاک سرسبز و پر بارت دل من گرم است در هوای پاکت ای ایران ای ایران دل آرا ای سرزمین پهناور آرزوها ( دل آرا شرکا ) شاعر زن دلارا شرکا دلارا Delarash nghvha دلاراش nghvh یثمشقشسا
-
دلارا _ شرکا _ شعر زیبای بانو دل آرا شرکا _ شب یلدا
شنبه 19 مهرماه سال 1399 03:53
امشب شب یلداست دل ما پر از آرزوهاست امشب شب یلداست قلب ما پر از شکوفه های دل آراست می خوریم آجیل و تخمه قاچ می کنیم هندوانه سرخ دان می کنیم انار سرخ ما شادیم تا خود صبح گوش می کنیم نوای آهنگین موسیقی شب مان را می کنیم رنگی امشب که طولانی ترین شب سال است ما دورهمیم و با هم می خندیم ما می خوانیم امشب ترانه زندگی مان را...
-
دلارا _ شرکا _ شعر ناب
سهشنبه 26 آبانماه سال 1394 10:13
در اعماق وجود تو چه زیبا آرام گرفت دلم چه زیبا گفتی سخن با من شیدا با هر صدای آهنگین امواج ت پیام ها داری دریا شنیدم سخن دریای ات و آرم گرفت دل آرا در آغوش آبی بی کرانت ( دل آرا شرکاء ) شاید باشد در آن بیراهه ها دیدار من از آن عقاب ها شاید که باشد رنگین آن سکوت ژرف رویاها با من باش ای مونس و همدم دل آرا ( دل آرا شرکاء...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر زن ایرانی
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 03:39
چه نفس گیر بود آن مسابقه میان عشق و عقل گهی پیروز بود عشق و گهی عقل گهی می تاختند هر دو با هم بر من بیچاره عشق هنوز دل آرا می نگرد به آن مسابقه نفس گیر و هیجان انگیز میان عشق و عقل ( دل آرا شرکاء ) در آن رنگ زیبای شکوفه های بهاری دیدم زندگی را خوشرنگ و دل آرا وه که چه زیبایی زندگی وه که چه دل آرایی زندگی (دل آرا شرکاء...
-
دلارا _ شرکا
شنبه 15 بهمنماه سال 1390 09:33
من شاخه گلی دارم آکنده از عطر گل یاس می بویم شمیم آن عطر گل یاس به ناگاه مرا برد به یاد آن عشق دیرینه آن یار دُردانه عشق او باز شکفته شد در قلب پژمرده در شگفتم از جادوی آن گل زیبا که زنده کرد آن عشق را در سینه دل آرا پس هر که ، کِشت کرد گُلی زیبا زنده کرد عشق را در دلها ای که با عشق پروراندی گُل های دل آرا تو را تحسین...
-
دلارا _ شرکا
شنبه 15 بهمنماه سال 1390 09:32
در چشمان بی گناهت نگریستم و دریافتم آن رنج و ظلم و شفقت توی بی گناه تو را نگریستم ای کودک کار و دیدمت بی یاور تو را دیدم در مشقت شاید که فردا تو را دریابند ای کودک تنها می دانم هنوز چشمان تو نگران است به آن آسایش و آرزوها شاید که رسیده باشد آن طلوع دل آرای نجات تو کودک کار شاید که من ، تو ، ما بگیریم دستان کودکان کار...
-
دلارا _ شرکا _ nghvh
شنبه 15 بهمنماه سال 1390 09:32
دوباره دلم عزم سفر کرد به سوی آن شهر و کوهپایه بر لبم لبخند نشسته بود از تصور دیدن آن کوه و جنگل و شهر دوباره در دلم می خواندم نغمه های دل آرا وَه که چه زیبا بود آسمان آن شهر در بهار پارسال تا که رسیدم به آن شهر و دیار و دیدم بُرج هایی ، سر به فلک کشیده بَر بٌلندای آن کوه از وسط نیمه شده حمل میکرد جرثقیلی تکه های...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر زن محبوب
یکشنبه 25 مردادماه سال 1388 07:00
من چه عاشقانه به تو دلبستم به رسم زمانه می میرم برای آن لبخند دل آرا و تبسم عاشقانه تو را میبینم و باز سر می سپارم به آن نگاه سرمستانه تو در آتش اشتیاق منی همسفرم بیا و باز بنگر مرا با یک لبخند عاشقانه ( دل آرا شرکاء ) امروز لبخند دل آرای پیروزی نقش بست بر لبانم آن هنگام که دیدم نگاه پر تمنای تو را تو پَر میکشیدی برای...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر زن محبوب
شنبه 7 دیماه سال 1387 16:14
می گویند که امروز هست روز جهانی قربانیان خشونت پرسیدم ، زمادر خویش که این روز با نام جهانی اش چیست؟ او گفت : عزیزکم یادت هست که دیروز کتک خورده بود کوکب خانم ، از همسر خود گفتم : بله مادر شکسته بود دست و بازویش گفت : یادت هست ، آن روز همسایه روبرو فلک کرده بود ، بچه هایش گفتم : بله مادر شده بودند خورد و کبود ، بچه...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر زن
شنبه 17 شهریورماه سال 1386 13:52
یکی بود و یکی نبود زیر گنبد کبود توی یک آپارتمان کوچک کوچولویی بود ناز و قشنگ ولی بود پرخاشگر و زودرنج پدر و مادرش بودند شاغل او تنها بود در عصر حاضر اتاقی داشت پر اسباب بازی از اسپایدرمن و آدم آهنی در دلش او دوست نداشت آنها را او می رفت در عالم مجازی با تبلت و گوشی او می کشت همنوعان مجازی در آن عالم خیالی یا که می...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر زن معاصر
شنبه 17 شهریورماه سال 1386 13:51
در دستانم بود روزنامه ای نوشته بود در بالای صفحه روز جهانی لغو برده داری بود در زیر آن متن چند عکس تأثرانگیز با دیدن آن صحنه ها اشکم فرو ریخت دیدم چهره بَرده گانی از کشورهای گوناگون که خورده بودند فریب و ربوده شده بودند با زور و تهدید گمارده بودند آنها را در کارهای سخت و اجباری در معدن و کارخانه یا که گدایی و ازدواج...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر معاصر
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:56
نشسته بودیم گرداگرد تلویزیون که ناگاه پخش شد این خبر از تلویزیون به گزارش خبرنگار ما در ادامه از جلوی دیدگان ما می گذشت تصاویری از یک فاجعه مردمان را می دیدیم بی سرپناه در ویرانه ای خراب صدمه دیده بودند آن مردمان شک زده در آن مصیبت و غم عزیزان از دست رفته لحظه به لحظه گزارش می داد خبرنگار از احتیاجات آن مردم گرفتار او...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر شعر نو
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:54
در دشتی افسوس برانگیز بریده دیدم پیکر درختان دل انگیز می کشیدند و می بردند الوارهای آن درختان نگون بخت با قصاوت و نادانی مضاعف شیره ای سرخ رنگ جاری بود از تنه یکی از آنها آن خون سرخ رنگ داشت فریادی بی صدا بی شک هر که برید درختی زیبا او را کشته است در دنیا دستی کشیدم بر روی آن تنه نازنین درخت دستانم آغشته شد به شیره...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر محبوب
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:52
آرام و خرامان میرفتم بالا از آن پله ها آن پله های موفقیت و شکوفایی در عصری طلایی می نگرسیتم آن آثار باقی مانده از تخت جمشید در آن طلوع خورشید که با من می گفت می توان بهترین بود دل آرا در هر زمان و جای که هستی ( دل آرا شرکاء ) ایران ایرانم ای سرزمین آبا و اجدادم ای سرچشمه گرفته از هنر و مهر و دوستی گنجینه هایت بس دل...
-
دلارا _ شرکا
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:52
در آن دست رنج تو دیدم آن کار و مجاهدت تو تو کوشا باشی و من نِگرم تحسین آمیز به آن دست رنج تو در آن هنر مایه توست آن گنج عظمت تو تو را در آن هنر گران قدر میبینم تو را در اعتلای فرهنگ و هنر میبینم تنها تو می مانی در اندیشه دل آرای هر ایرانی ای هنرمند و میراث گذار این سرزمین ( دل آرا شرکاء ) روز صنایع دستی من میکارم دانه...
-
دلارا _ شرکا _ شاعرانه های ناب
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:51
ایرانم ای وطنم می کشمت به زیبایی می بینمت در شکوفایی در خاک ارزشمند تو می تپد هشتاد میلیون قلب ایرانی هم غنی و وسیع و دل آرایی هم شکوهمند و سزاواری ایران ای همه شکوه و افتخار من همیشه باشی برقرار همیشه باشی در اقتدار ( دل آرا شرکاء ) بودم در خواب و اغماء به ناگه مرا خواند صدایی ظریف و زیبا بگفت که من پرستار توأم امشب...
-
دلارا _ شرکا _ شاعر محبوب دلها
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:50
وه که چه آسمان دل آراست با وجود آن سنجاقک های زیبا در آن چمنزار سرسبز رویا شده بود مفتون دلم در چرخش و رقصیدن های آن سنجاقک های رنگارنگ زیبا ( دل آرا شرکاء ) گر جدا می شد عاشق از معشوق جدا می شد شاپرک هم از معشوق همچون آن شاپرک عاشق گشتم به دورت دل آرا می سوزد و نرم میشود قلب عاشق من دل آرا در میان آن حرارت عشق سوزان...
-
دلارا _ شرکا _ اشعار ناب
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 13:50
آتش نشان ای مرد مهربان آتش نشان ای همره خوبان آتش نشان ای ایثارگر گذشته از جان آتش نشان ای پیشرو در سیلاب حوادث آتش نشان ای ناجی آسیب دیدگان آتش نشان ای مظهر ایثارگران آتش نشان قلب من دارد از مهر تو نشان آتش نشان تن تو باد سلامت ی مرد با شرافت که هست وجودت زیبا و دل آرای انسانیت ( دل آرا شرکاء ) آن شب دل آرا و عاشقانه...